من بودم و شب و قلم و غم. دلم گرفت.
مثل سكوت خط مقدم، دلم گرفت

انگار، گردن نفَسم را كسى بريد.
مانند شام هفت محرم، دلم گرفت

از بس كه لرز كرد ستونهاى قدرتم
در قابِ ارگ بى رمقِ بم، دلم گرفت

آغوش توست بخشش بى مرزِ مهروَرز
با رو زدن به عالم و آدم، دلم گرفت

خود را به موج نور سپردم صلاةِ ظهر
اما غروب آمد و نم نم، دلم گرفت

مشتى ستاره را به مسير شبم بريز
با سايه هاى پشت سرِ هم دلم گرفت

هر بار دل به غير تو بستم ، دلم شكست
از مردمان نيمچه مَحرَم، دلم گرفت

گفتم غزل بگويم و خود را سبك كنم
در زير بيتهاى مُفَخَّــم، دلم گرفت.

مثل سكوتِ خط مقدّم...

مثل سكوتِ خط مقدّم...

دلم ,خط ,بى ,مثل ,سرِ ,هاى ,دلم گرفت ,گرفت مثل ,را به ,سايه هاى ,هاى پشت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نت++ نخست، تاریخ سرزمین خودت را بدان، سپس تاریخ دیگران را بخوان.((فرانسیس فانون)) زمانه دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. وکيل و مشاور قانون کار مطالب اینترنتی برای روح بلند میرزا جواد آقا تهرانی ره سبزه زار سیروان پرس عقیله عشق فروشگاه اینترنتی قاصدک طلایی